حسرت پرواز

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...

حسرت پرواز

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...

شروع


سلام
‏یه روز پائیزی دیگه شروع شده !
‏نمیدونم شاید منو دیگه نخواستی‌ که امروز خودم و خودمو خودم. تنها نشستم دارم از تو مینویسم.
‏شاید این آخرین باری باشه که دارم ازت مینویسم !
‏باورم نمی‌شه که چی‌ دارم میگم ، من بدون تو. آخ که سر دورهی‌ موندم عجیب.
‏می‌خوام جتو بدم به یکی‌ دیگه همون کاری که خیلی‌ وقت پیش تو با من کردی . میدونم هیچی‌ ازت کم نمی‌شه ولی‌ من
‏ شاید تونستم یه بار دیگه بدون تو از اول شروع کنم...
‏ خدایا خودت کمکم کن !

‏آزادی

Image and video hosting by TinyPic

یه دنیا اشکم امشب ! یه تلنگر لازمه. ولی‌ همونم نمیاد مثل همیشه باید بغزمو بخورم !
‏میدونی‌ چند وقت گریه نکردم ! اشک ریختم گریه نکردم !
‏آزادی
‏کلمهٔ مقدسیه که فقط تو کتابا خوندم !
‏امشب رفتم یه سایت خیلی‌ جالب . بعضی‌ وقتا عکس بیشتر باهم حرف می‌زنه تا یه نفر !
‏ عکس های بم رو دوباره دیدم ! عکس ای از تیمارستان تهران ! آره بخند...
‏کارمون شده روزو شب به هم دروغ گفتم که خلوص یه دیوونه میرزه به کلی‌ زندگی‌ پر از چپلوسیو دروغمون !
‏می‌خوام یه واسه یه چند ثانیه هم شده ازاااااااااااااد باشم.
‏اخرشم میزنمو از اینجا میرم !
‏خسته شدم


Image and video hosting by TinyPic

نیما


‏امروز تو وبلاگ یکی‌ از دوستم خوندم که دیروز تولد نیما بوده !

‏گفتم این پست رو به یاد نیما بفرستم !



هان ای شب شوم وحشت انگیز!

تا چند زنی به جانم آتش؟

یا چشم مرا ز جای بر کن،

یا پرده ز روی خود فروکش،

یا باز گذار تا بمیرم

کز دیدن روزگار سیرم.

دیری ست که در زمانه ی دون

از دیده همیشه اشکبارم،

عمری به کدورت و الم رفت

تا باقی عمر چون سپارم.

نه بخت بد مراست سامان

و ای شب، نه تراست هیچ پایان.

مهدی اخوان ثالث

همه گویند که : تو عاشق اویی
گر چه دانم همه کس عاشق اویند
لیک می ترسم ، یارب
نکند راست بگویند ؟

ستاره

‏امشب آسمون خیلی‌ ستاره کم داره ! یا شاید آسمون من اینجوریه . یه ماه نصفه نیمه. دوتا ستاره رو می‌تونم خوب ببینم
‏. یکیش داره بهم دائم چشمک میزانه ا رنگ عوض میکنه خدا یا چند سال نوری رو طی‌ کرده این نور تا به من برسه !
‏ولی‌ آسمون من امشب دوتا ستاره بیشتر نداره ! نمی‌خوام دست دراز کنم بچینمشون میترسم واقعا بیان تو دستم ! بعد
‏بهشون چی‌ بگم بگم واسه دل خودم اوردمتون پائین !
‏حالا نمیدونم این دوتا ستاره دارن دور ماه میچرخن یا ماه دور اون دوتا یا آسمون داره دور سر من میچرخه !
‏انگار تو یه دیواره سیاه دوتا سوراخ کوچیک کردن ا از اونور دیوار نور میاد اینجا !
‏شهر تو خواب تو خیابونا پرنده هم پر نمیزانه اونا هم رفتن خونه !

‏هوای گریه دارم
‏تو این شب بی‌ پناه
‏دنبال تو می‌گردم ...

‏ماه هم با دوتا ستاره رفتن پشت ابرا ...