حسرت پرواز

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...

حسرت پرواز

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...

سزوار ۲



دراز نکشیده، رختخواب آتش می گیره و بالش خوابهای شیرین تبدیل به سیم خاردار می شه.

بی خوابی نرفته، بر می گرده.

همسایه های خواب، شرم فریاد زدن و خدای شرمسار.


امشب فقط عقده پا می ده.


مَرد نه، کوه می خواهد نپکیدن .