حسرت پرواز

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...

حسرت پرواز

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...

سزاوار



آسمان ابری نیست . . . بارانی می آید.

مگس ساعاتی دوستم می شود.

مرگ گردنم را نوازش می کند.

نوازش را دوست دارم.


نظرات 3 + ارسال نظر
یکی.... دوشنبه 10 مرداد 1390 ساعت 19:01

همیشه درد از دیگران ست

گاهی از نبودنشان و گاه از بودنشان

[ بدون نام ] جمعه 14 مرداد 1390 ساعت 10:49

سزاوار 2 :در زمین عشقی نیست که زمینت نزند اسمان را دریاب

سراب اول شنبه 15 مرداد 1390 ساعت 19:59

شده ام معادله ی چند مجهولی این روزها هیچ کس از هیچ راهی مرا نمیفهمـــــــــــــــد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد