حسرت پرواز

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...

حسرت پرواز

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...

جدی نگیر

 

یه عالمه آهنگ... می مونم کدوم رو گوش بدم. می زنم روی انتخاب تصادفی آهنگ. 

می خونه ... می خونه... و می خونه. 

یه جایش می رسه به یه آهنگ آشنا. خیلی آشنا...  

آهنگ متن فیلم گرگ و میش... 

 

همسفر ای همستاره راه بیفتیم که خودش داره هوامونو
دل اون سوخته برای گریه هامونو
خودش داره هوامونو
 

 

 یاد خاطره های دور و خیس می افتم. 

همه تصاویر میاند جلوی چشمم. 

احساساتم بالا می آن دوباره. 

عشق، مستی، بی خبری، بچگی، توهین، حقارت، خجالت، سر در گمی، حالت تهوه و کلی حس و خاطره دیگه. 

 

یه لیوان چای داغ واسه آرامش. .. 

می رم بخوابم... من همش خواب بودم؟ 

نبودم ...فقط مریض نفسی بودم که... 

 

بعد از این همه روز و ماه و سال دادهامو همون جا زدم که قبلا هم می زدم.  

بازهم آهنگ موتور ماشین های روی پل نگذاشتن صدامو کسی بشنوه. 

 

اینم شوخی بی مزه روزگار  

من حالم خوبه ... 

 

دمت گرم.  

 

نظرات 2 + ارسال نظر
مثل هیچکس جمعه 9 اسفند 1387 ساعت 09:27 http://istgahe-akhar.blogspot.com/

چه چیز را باور کنیم...

حال خوبت را .... یا طعم غم انگیز این متن را؟

آره ... آهنگ عجیبی بود ... این آهنگ...

عاشق رازقی شنبه 10 اسفند 1387 ساعت 16:37 http://ashegherazeghi.blogfa.com

گریه ارزونیه چشمات اگه اشکی نیست بباری...
حالا خالی کن با حرفات دردی که تو سینه داری...

ا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد