حسرت پرواز

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...

حسرت پرواز

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...

 

 

 

آره . . . دوستش دارم. . .

هر وقت می بینمش هُل می شم و زبونم می گیره. 

خیلی وقتها امتحانم می کنه. 

تا حالا خیلی تو امتحاناتش رد شدم ولی دست خودم نیست بازم بر می گردم پیشش.   

امروز هم دیدمش. خواستم عذر خواهی کنم واسه اشتباهاتم، برای اینکه چندین بار نامیدش کردم  ولی بازم نتونستم. چه کار کنم خب. 

دعوت کرده بود امروز برای خداحافظی . . .  

تو چهرش ناراحتی رو نمی تونستم ببینم. از طرفی خوشحال بودم که دیگه ناراحت نیست از طرف دیگه دلم گرفته بود. 

دست خودم نیست. . .  

آره می خواستم بهش بگم که دوستش دارم؛ تا حالا که روم نشده. 

 لاقل اینجا می نویسم. 

امروز آخرین جلسه کلاس بود.

خانوم معلم دوستت دارم.  

نظرات 6 + ارسال نظر
Ravi پنج‌شنبه 17 بهمن 1387 ساعت 12:55

salam DASH hala ke gol didim pahlavan shodim.on ghdima migoftan ...DEL beh DEL darad rahi.hatman dele onam barat ghandagh misheh movazeb bash zamin sorsoriye

مثل هیچ کس پنج‌شنبه 17 بهمن 1387 ساعت 19:55 http://istgahe-akhar.blogspot.com/

آخی.....

ارس جمعه 18 بهمن 1387 ساعت 21:44 http://razeghi99-1.blogfa.com

خدا حافظی گریه در یک غروبه .....
خدا حافظی رنگ دشت جنوبه ...
خدا حافظی غم توی کوله باره ....
خدا حافظی...... ولش کن ........همون خدا حافظی

ارس جمعه 25 بهمن 1387 ساعت 09:56 http://razeghi99-1.blogfa.com

خدا حافظ همین حالا ....
که من تنهام...
خدا حافظ به شرطی که ....
بفهمی
تر شده چشمام

عاشق رازقی یکشنبه 27 بهمن 1387 ساعت 13:52 http://ashegherazeghi.blogfa.com

نه چشم دل به سویی
نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی
به یاد اشنا من

عاشق رازقی چهارشنبه 30 بهمن 1387 ساعت 17:24 http://ashegherazeghi.blogfa.com

چه روزه عجیبی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد