حسرت پرواز

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...

حسرت پرواز

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...

 

 

 

دارم به روزگار بد جوری امیدوار میشم... اینجوری که این به ما حال می ده و این تجربه های با ارزش رو به من میده می دونم یکی پشت این پنجره، توی نور شمع یا توی این پیک شراب هست که هوامو داره. 

 

همیشه گفتند هرچیزی قیمت خودش رو داره. حالا بعضی وقتها یه چند قطره اشک یا قدری پول و یا چند ماه از عمر.  

ولی همیشه یه زخمهایی می گذاره رو تن آدم که هر وقت نگاهشون می کنی یادت می آرن که چه جوری به اینجایی که هستی رسیدی.  

 

این بزرگترین هدیه از معلم بزرگ هست.

 

حالم هیچ وقت به این خوبی نبوده. 

نظرات 5 + ارسال نظر
Ravi یکشنبه 22 دی 1387 ساعت 10:35

sallllllam rafigh
khoob boodi behtar shodi Dash
az on ghadima goftan ke ,hamehchiz daste khode adameh akhe tajrobe bozorgtarin Moaalemeh va rahat am be dast nemiyad.hamejooreh movazebe khodet bash.in refighet am ba haate.......ine dige

مثل هیچ کس یکشنبه 22 دی 1387 ساعت 14:05 http://istgahe-akhar.blogspot.com/

خوشحالم که خوبی

خانه ای از شن و مه یکشنبه 22 دی 1387 ساعت 19:52 http://sandfog.blogfa.com


بابت دو جمله آخر دو پست اخیرت: شٌـکر

[ بدون نام ] یکشنبه 22 دی 1387 ساعت 20:07

:)

عبداله چهارشنبه 2 بهمن 1387 ساعت 18:42 http://damdami2.blogsky.com

سلام
انرژی گرفتیم
در پناه هو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد