حسرت پرواز

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...

حسرت پرواز

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...

مه و مرداب

دوباره یه مه غلیض مثل پرده روی مرداب زندگیمو پوشوند تا...

تا آرزوی دریا شدنم دوباره یادم نیفته

تا مردم اطرافم نفهمن این بوی لجن از کجا می آد

تا فقط تبدیل بشم به یه سطح صاف که ته نداره

.

.

.

بازم این نسیم مزاحم همه چی رو خراب کرد

دوباره یه مردابم.........

مه کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 3 فروردین 1386 ساعت 08:11 http://solitude96.blogfa.com

سلام دوست گلم خوبی ؟
تو خیلی خوب مینویسی
خیلی عالی
امیدوارم همیشه اینقدر بی الایش باشه نوشته هات
سال نو رو بهت تبریک میگم
بهترین آرزوهارو از خدا برات میخوام
مرحمت زیاد
یه نفر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد