حسرت پرواز

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...

حسرت پرواز

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد...

قبلت

 

(این متن قراربود تو کامنت دونی پست گرگ و میش ارسال بشه ولی به خاطر اینکه عکس داشت به عنوان پست به روز می کنم.)

 

 

قبلت

هلال ماه را که با الماسهای دو ستاره ما تزئین شده بود٫ کنار رود راین که فریادهای تنهایی ما را مدتهاست می شنیده٫ دستم کرد و ساعت ۱۲ شب ۱۴ام فوریه عقدش شدم.شاهد عقد من بی سرزمین٫ آسمان بالای سرمان و اشک چشمم بود.

 

پا به پایت می آیم

چه آن هنگام که از آتش می گذری.چه از ابرها

هم پایت می شوم

 

چه آن هنگام که دلت پر از غصه است٫ چه وقتی رنگ آبی همه دلت رو پر کرده

هم دلت می شوم

 

چه آن هنگام که فکرهای خاکستری سرت را سنگین کرده اند٫ چه وقتی سرت را شب سبک روی بالش می گذاری

هم سرت می شوم

 

قبوله

 

امضا

 آزاده  

نظرات 4 + ارسال نظر
فرزاد جمعه 28 اردیبهشت 1386 ساعت 23:58 http://top2007.blogsky.com

سلام
جالب بود
پیش ما هم بیایید
فعلا

فاطمه شنبه 29 اردیبهشت 1386 ساعت 07:18

واسه جفتیتون خوشحاااااااااااااااالم
:دی
ممممممممممم
هیچ سفره ی عقدی قشنگ تر از آسمون نمیشه
اشکتونم مثلا از این نقل ها که می ریزن
=)) واقعا محشره نوشته هات آزاده
مممممممممممم با کلی آرزوی خوووووووووب
واسه دوتا خردادیه پیشوووو
:**
(راستی چقدر باحاله که نزدیکه تولدت الیاس همه این اتفاقا افتاد. یه تولد قشنگ که با بقیه فرق داره)

azadeh یکشنبه 30 اردیبهشت 1386 ساعت 01:35

mahze yad awari:tawalode agha elyas too mahe maye na fewrie

پینه دوز یکشنبه 30 اردیبهشت 1386 ساعت 15:50 http://pineh-doz.blogsky.com

مرد بیچاره رو بادرد دل امیخته بودن...واسه تعمیر دلا رو دور وبرش ریخته بودن.
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد