خاکستری میبینم . حتی صورت تو رو خاکستری میبینم !
عکستو دیگه نمیتونم ببینم فکر کنم چشم داره کور میشه !
هیچی رو دیگه حس نمیکنم حتی جای دستت رو دستم .
خاطرات تو رو میخوام یه بار دیگه دوره کنم ولی چیزی دیگه یادم نمیاد کم کم داره قالبم هم وای میسته
بهت گفتم نباشی خودمو میکشمو پر میزنم تو اسمونا. بگو گفتم یا نگفتم...