روزها کوتاهتر می شن و حوصله ها کمتر.
می گذره روزها پشت هم ... سرت یا به درس گرمه یا به از زیر درس در رفتن.
نخ به نخ. آتیش به آتیش...
درختها هم دیگه از این بازی هرساله خسته شدن. دو روز هم نگذشت که همه برگهاشون ریخت.
گلدون هام هم اومدن پاییز رو حس کردن.
ولی گل ارکیده هنوز گل هاشو نگه داشته . آره ارکیده هنوز زنده ست ... زنده ست.
چشم هامو به گلهاش می دوزم و می خونم
تو همونی که توی موج بلا واسه تو دستامو قایق می کنم
همیشه از پاییز بدم می اومد...
امسال هم مثل هر سال...
سلام.
پاییزم قشنگ اگه حسش باشه
پایدار باشی رفیق
پاییز پاییز پاییز خیلی خوبه
paiz fasle estrahate DERAKHT ha va khaili az haivanate ke lebashashono dar miaran o ta bahar shakami az khab e khosh darmiyaran
ZENDEH hastand ta be zendehaye dige zendegi bedan
zendegi ra daryab RAFIGH
be ghole ESKANBIL paiz mah shod
توهمانی که می اندیشی... به دنبال اندیشه ات برو...
امیدوارم امتحاناتی خوب بدی...
نگران نباش...
بین دوراهی موندم تو کوچه های غربت
انگار که نا نداره پاهام برای حرکت
می نویسم رو دیوار از درد این غریبی
از اون روزای رفته، روزای ناشکیبی
از بوی خوب گلها تو باغچه محبت
از زخم کهنه دل تو روزگار غربت
از سرزمین غمها نامه برات نوشتم
تا که تو هم بدونی چی شده سرنوشتم
امیدوارم موفق باشی خوشحال میشم یه سری ام به کلبه خرابه من بزنی [گل]
اینجا همه میخوان بدونن شما امتحانات رو چطور دادین؟